رده:فرهنگنامه مترادفات قرآن: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «در قرن چهارم اصطلاح ترادف در زبان لغویان بهکار رفته است، ولی تعریف دقیق آن حتی تا قرنها بعد مشخص نبوده است. از قرن سوم مخالفان و موافقان ترادف مقابل یکدیگر صفآرایی کردند و همچنان این صفآرایی ادامه دارد و در میان دانشمندان و زبانشناسان...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
ترادف به یک اعتبار و براساس یک تعریف در همه زبانها و حتی در قرآن وجود دارد و آن عبارتست از: دلالت دو یا چند لفظ بر یک معنای کلی بدون توجه به ویژگیهای لحاظ شده در وضع هر لفظ. اما ترادف به این معنا که دو یا چند لفظ بالوضع و بالاستقلال در عصر واحد و از جهت واحد بر معنای خاص دلالت داشته باشد وجود ندارد. | ترادف به یک اعتبار و براساس یک تعریف در همه زبانها و حتی در قرآن وجود دارد و آن عبارتست از: دلالت دو یا چند لفظ بر یک معنای کلی بدون توجه به ویژگیهای لحاظ شده در وضع هر لفظ. اما ترادف به این معنا که دو یا چند لفظ بالوضع و بالاستقلال در عصر واحد و از جهت واحد بر معنای خاص دلالت داشته باشد وجود ندارد. | ||
در این فرهنگنامه ترادفات و واژههای مشابه در قرآن مورد بررسی قرار گرفته است. |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۱
در قرن چهارم اصطلاح ترادف در زبان لغویان بهکار رفته است، ولی تعریف دقیق آن حتی تا قرنها بعد مشخص نبوده است. از قرن سوم مخالفان و موافقان ترادف مقابل یکدیگر صفآرایی کردند و همچنان این صفآرایی ادامه دارد و در میان دانشمندان و زبانشناسان معاصر چه شرقی و مسلمان و چه غربی و غیر مسلمان موافقان و مخالفانی وجود دارد.
ترادف به یک اعتبار و براساس یک تعریف در همه زبانها و حتی در قرآن وجود دارد و آن عبارتست از: دلالت دو یا چند لفظ بر یک معنای کلی بدون توجه به ویژگیهای لحاظ شده در وضع هر لفظ. اما ترادف به این معنا که دو یا چند لفظ بالوضع و بالاستقلال در عصر واحد و از جهت واحد بر معنای خاص دلالت داشته باشد وجود ندارد.
در این فرهنگنامه ترادفات و واژههای مشابه در قرآن مورد بررسی قرار گرفته است.
صفحهها در ردهٔ «فرهنگنامه مترادفات قرآن»
۱۵۱ صفحۀ زیر در این رده هستند؛ این رده در کل ۱۵۱ صفحه دارد.
آ
ا
- ابر (مترادف)
- ابزار جنگ (مترادف)
- اجازه دادن (مترادف)
- احسان کردن (مترادف)
- اختیار چیزی را داشتن (مترادف)
- ارتفاع(بلندی) (مترادف)
- اشاره (مترادف)
- اصرار (مترادف)
- اضافی (مترادف)
- اطاعت (مترادف)
- اعتدال (مترادف)
- اعتراف (مترادف)
- افسوس (مترادف)
- البته (مترادف)
- امید (مترادف)
- انتظار (مترادف)
- انتقام گرفتن (مترادف)
- اندازه گیری (مترادف)
- انزجار (مترادف)
- انسان (مترادف)
- انواع صدا (مترادف)
- انکار (مترادف)
- انگشت (مترادف)
- اکراه (مترادف)
- اگر (مترادف)
ب
- بار (مترادف)
- باران (مترادف)
- بازایستادن (مترادف)
- بازو (مترادف)
- باغ (مترادف)
- باقی گذاشتن (مترادف)
- بالا بردن (مترادف)
- بت (مترادف)
- بخل کردن (مترادف)
- بد و شر (مترادف)
- بدبختی (مترادف)
- بدل و جایگزین (مترادف)
- برادر (مترادف)
- برخواستن (مترادف)
- بریان (مترادف)
- بز (مترادف)
- بزرگ (مترادف)
- بزرگی (مترادف)
- بستن (مترادف)
- بلند بالا (مترادف)
- بچه (مترادف)
- بی عدالتی (مترادف)
- بی قراری (مترادف)
- بی نیاز (مترادف)
- بیمار (مترادف)
- بیهوشی (مترادف)
- بیکاری (مترادف)