روده (مترادف)
مترادفات قرآنی روده
مترادف های این واژه در قرآن عبارت است از «حوایا»، «امعاء».
مترادفات «روده» در قرآن
واژه | مشاهده ریشه شناسی واژه | مشاهده مشتقات واژه | نمونه آیات |
---|---|---|---|
حوایا | ریشه حوی | مشتقات حوی | وَعَلَى ٱلَّذِينَ هَادُوا۟ حَرَّمْنَا كُلَّ ذِى ظُفُرٍ وَمِنَ ٱلْبَقَرِ وَٱلْغَنَمِ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُمَآ إِلَّا مَا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمَآ أَوِ ٱلْحَوَايَآ أَوْ مَا ٱخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذَٰلِكَ جَزَيْنَٰهُم بِبَغْيِهِمْ وَإِنَّا لَصَٰدِقُونَ
|
امعاء | ریشه معی | مشتقات معی | مَّثَلُ ٱلْجَنَّةِ ٱلَّتِى وُعِدَ ٱلْمُتَّقُونَ فِيهَآ أَنْهَٰرٌ مِّن مَّآءٍ غَيْرِ ءَاسِنٍ وَأَنْهَٰرٌ مِّن لَّبَنٍ لَّمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُۥ وَأَنْهَٰرٌ مِّنْ خَمْرٍ لَّذَّةٍ لِّلشَّٰرِبِينَ وَأَنْهَٰرٌ مِّنْ عَسَلٍ مُّصَفًّى وَلَهُمْ فِيهَا مِن كُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِ وَمَغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ كَمَنْ هُوَ خَٰلِدٌ فِى ٱلنَّارِ وَسُقُوا۟ مَآءً حَمِيمًا فَقَطَّعَ أَمْعَآءَهُمْ
|
معانی مترادفات قرآنی روده
«حوایا»
خداى عزّ و جلّ گويد: (فَجَعَلَهُ غُثاءً أَحْوى- 5/ اعلى).
يعنى: سخت سياه رنگ كه اشاره به- الدّرين يعنى علف ريز خشك و سياه است مثل سخن اين شاعر:و طال حبس بالدرين الأسود
يعنى: مدّت ماندن در آن زمين قحطى زده، طولانى شد.
گفتهاند: غُثاءً أَحْوى- در آيه تقديرش (وَ الَّذِي أَخْرَجَ الْمَرْعى- 5/ اعلى) است،
ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج1، ص: 574
يعنى آنكه علفهاى چراگاه را از زمين بر مىآورد آنرا از سبزى به سياهى مىرساند.
و در تركيب فعلى آن- احْوَوَى، احْوِوَاءً- مثل- ارعوى- است كه گفته شده اين دو مصدر يعنى- احوواء: سياهى مايل به سبزى و- ارعوى: باز ايستادن از زشتى، نظيرى با اين وزن و نمونهاى ديگر در زبان عرب ندارند.
و حَوِيَ، حُوَّةً و أَحْوَى و حوى- بكار رفته است.
الحَوَايَا- جمع حَوِيَّة- يعنى رودههاى حيوان و پارچه و نمدى كه كوهان شتر بر آن پوشيده مىشود.
حويّة- اصلش از- حَوَيْتُ كذا حَيّاً و حَوَايَةً- است (يعنى آن را پوشاندم).
خداى تعالى گويد: (أَوِ الْحَوايا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ- 46/ انعام).
يعنى: (يا چربى اطراف روده و يا چربى مغز استخوان كه خوردنش بر يهود حلال بوده).[۱]
«امعاء»
ارجاعات
- ↑ ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج1، ص: 573