چراغ (مترادف)

از قرآن پدیا

مترادفات قرآنی چراغ

مترادف های این واژه در قرآن عبارت است از «مصباح»، «سراج».

مترادفات «چراغ» در قرآن

واژه مشاهده ریشه شناسی واژه مشاهده مشتقات واژه نمونه آیات
مصباح ریشه صبح مشتقات صبح
ٱللَّهُ نُورُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِۦ كَمِشْكَوٰةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ ٱلْمِصْبَاحُ فِى زُجَاجَةٍ ٱلزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّىٌّ يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَٰرَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَّا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِىٓءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَىٰ نُورٍ يَهْدِى ٱللَّهُ لِنُورِهِۦ مَن يَشَآءُ وَيَضْرِبُ ٱللَّهُ ٱلْأَمْثَٰلَ لِلنَّاسِ وَٱللَّهُ بِكُلِّ شَىْءٍ عَلِيمٌ
سراج ریشه سرج مشتقات سرج
تَبَارَكَ ٱلَّذِى جَعَلَ فِى ٱلسَّمَآءِ بُرُوجًا وَجَعَلَ فِيهَا سِرَٰجًا وَقَمَرًا مُّنِيرًا

معانی مترادفات قرآنی چراغ

«مصباح»

الصُّبْح‏ و الصَّبَاح‏: اوّل روز، و زمانى است كه به خاطر وجود تيغ آفتاب و آغاز نور خورشيد، افق سرخ رنگ است، در آيات: (أَ لَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ‏- 80/ هود) مربوط به صبحگاهى است كه قوم لوط به عذاب كردارشان گرفتار شدند و (فَساءَ صَباحُ الْمُنْذَرِينَ‏- 177/ صافات). يعنى: (در وقت رسيدن عذاب، چقدر صبح بيمدادگان هراسناك و بد است).

التَّصَبُّح‏: خواب بامدادى.

الصَّبُوح‏: نوشيدن صبحگاهى.

صَبَحْتُهُ‏: او را پگاهان نوشاندم.

الصَّبْحَان‏: مرد زيبا روى و صبح نوشنده.

الْمُصْطَبَح‏: نوشنده و افروخته شده.

الْمِصْبَاح‏: چراغ و كاسه بزرگ و نيز شترى كه تا صبح نشود برنمى‏خيزد و ظرفى كه چراغ در آن مى‏گذارند.

در آيه: (مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فِيها مِصْباحٌ‏ الْمِصْباحُ‏ فِي زُجاجَةٍ- 25/ نور) (مثل نور خدايى، همچون ظرفى است كه در آن چراغى است و آن چراغ در شيشه‏اى است).

سراج: را هم كه همان چراغ است مصباح گفته‏اند.

صَبَاح‏: شعله چراغ.

مَصَابِيح‏: انوار و نشانه‏هاى ستارگان.

آيه: (وَ لَقَدْ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابِيحَ‏- 5/ ملك) (آسمان دنيا را با انوار ستارگان زينت داديم).

صَبِحْتُهُمْ‏ ماء كذا: پگاهان آن آب را براى آنها آوردم.

الصُّبْح‏: شدّت سرخى در موى سر، كه تشبيهى است به صبح و صباح. صَبُحَ‏ فلان:

روشن و متجلّى شد كنايه از زيبائى و به جهت و خوشروئى است.[۱]

«سراج»

السِّرَاج‏: هر چيزى كه با فتيله و روغن روشن مى‏شود (اشاره به فتيله و روغن است كه در تمام عناصر روشن كننده وجود دارد كه يكى مايع سوختى و ديگرى وسيله سوختن و نشان نور و روشنائى است) و سپس به هر چيز روشن كننده و نورانى- سراج- گفته‏اند، در آيات:

(وَ جَعَلَ الشَّمْسَ‏ سِراجاً- 16/ نوح) و (سِراجاً وَهَّاجاً- 13/ نباء) يعنى خورشيد. و أَسْرَجْتُ‏ السِّرَاجَ: چراغ را روشن كردم.

سَرَّجْتُ‏ كذا: آن را در زيبائى چون چراغ ساختم، شاعر گويد:و فَاحِماً و مَرْسَناً مُسَرَّجا (شعر از عجّاج است كه مى‏گويد شمشير تيز و صيقلى يافته مثل بينى نازك و ظريف حسّاس و تيز است).[۲]

ارجاعات

  1. ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏2، ص: 371-370
  2. ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏2، ص: 206