قعر (ریشه)

از قرآن پدیا

ریشه «قعر» (QˁR)؛ حفر کردن، از بیخ کندن. این ریشه تنها یک بار در قرآن کریم آمده است.

معنای لغوی

قعر: تَنْزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ‏ مُنْقَعِرٍ قمر: 20. گويند: «انقعرت الشّجرة» يعنى درخت از قعرش (ريشه‏اش) كنده شد. منقعر يعنى از بيخ كنده شده يعنى: باد قوم عاد را ميكند، ساقط ميكرد گوئى تنه‏هاى از بيخ كنده شده نخل هستند اين كلمه فقط يكبار در قرآن آمده است راغب منقعر را درختيكه در زمين ريشه دوانيده و بقعر آن رفته، ميداند (قاموس قرآن، ج6، ص23).

ساخت‌های صرفی در قرآن

مُنقَعِر (اسم فاعل، باب انفعال): 1 بار

ریشه‌شناسی

زبان لفظ لفظ با آوانویسی عربی معنای انگلیسی معنای فارسی توضیح منبع
قرآن مُنقَعِر مُنقَعِر مُنقَعِر از قعرش (ريشه‏اش) كنده شد- قعر: تَنْزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ‏ مُنْقَعِرٍ قمر: 20. گويند: «انقعرت الشّجرة» يعنى درخت از قعرش (ريشه‏اش) كنده شد. قاموس قرآن، ج‏6، ص: 23
آفروآسیایی *ḳaraʕ- قرع cut بریدن
آفروآسیایی *ḳV(ʕ)Vr- قر well, hole چاه، حفره
سامی *ḳVrVʕ- ~ *ḳVʕVr- قرع 'to tear, rend' 1, 'cut (trees)' 2 "دریدن، پاره کردن" 1، "بریدن (درختان)" 2
سامی *ḳVʕar- قعر 'dig (a well)' حفر کردن (چاه)
عبری ḳrʕ 1 KB 1146 قرع   6
عربی ḳʕr قعر
عربی qʕr a,1 قعر َ\

منابع

قعر (واژگان)

منابع ریشه شناسی 2