قرح (ریشه)
ریشه «قرح» (QRḤ)؛ زخم، جراحت. این ریشه 3 بار در قرآن کریم بهکار رفته است.
معنای لغوی
قَرْح: (بر وزن فلس) زخم. «قَرَحَهُ قَرْحاً: جرحه و شقّه» راغب گويد: قرح بفتح اول جراحتى است كه از خارج رسد مثل زخم شمشير و قرح بضمّ اول جراحتى است كه از درون برخاسته مثل دمل، و بقولى بفتح اول زخم و بضمّ آن درد زخم است.
إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَ تِلْكَ الْأَيَّامُ نُداوِلُها بَيْنَ النَّاسِ ... آل عمران: 140. آيه در باره جنگ احد است كه عدّهاى از مسلمانان كشته و عدّهاى زخمى شدند. يعنى: اگر بشما زخمى رسيد و در «احد» شكستى ديديد، نظير آن بمشركين در «بدر» رسيد و اين روزها را ميان مردم ميگردانيم و شكست و فتح هر دوره نصيب قومى ميشود (قاموس قرآن، ج5، ص299-300).
ساختهای صرفی در قرآن
قَرح (اسم): 3 بار
ریشهشناسی
زبان | لفظ | لفظ با آوانویسی عربی | معنای انگلیسی | معنای فارسی | توضیح | منبع |
قرآن | قَرح | قَرح | قَرح | قَرْح: زخم | قاموس قرآن، ج5، ص: 299 | |
آفروآسیایی | ||||||
سامی | *ḳVraḥ- | قرح | 'wound' (v.) | 'زخم' خوردن | ||
عربی | qrḥ | قرح |