صرع (ریشه)
ریشه «صرع» (ṢRˁ)؛ پرت کردن، افتادن. این ریشه تنها یک بار در قرآن کریم آمده است.
معنای لغوی
صرع: بفتح و كسر (ص) بخاك انداختن. «صَرَعَهُ صَرْعاً: طَرَحَهُ عَلَى الْأَرْضِ» رَجُلٌ صَرِيعٌ يعنى مرد بخاك انداخته شده. قَوْمٌ صَرْعَى يعنى گروه بخاك انداخته شده «فَتَرَى الْقَوْمَ فِيها صَرْعى كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ خاوِيَةٍ» حاقة: 7. صرعى جمع صريع است يعنى: آنگروه را بخاك افتاده مىبينى گوئى تنههاى نخل سقوط كردهاند (قاموس قرآن، ج4، ص123).
ساختهای صرفی در قرآن
صَرعَی (اسم، جمع صریع): 1 بار
ریشهشناسی
زبان | لفظ | لفظ با آوانویسی عربی | معنای انگلیسی | معنای فارسی | توضیح | منبع |
قرآن | صَرعَی | صَرعَی | صَرعَی | صرع: بفتح و كسر (ص) بخاك انداختن | قاموس قرآن، ج4، ص: 123 | |
آفروآسیایی | *c̣uraʕ- | صرع | throw, fall | پرتاب کردن، افتادن | ||
آفروآسیایی | *c̣irVʕ- | صرع | ||||
سامی | *ṣVraʕ- | صرع | 'throw' | 'پرت كردن' | ||
سامی | *ṣVraʕ- | صرع | 'throw' | 'پرت كردن' | ||
سقطری | ṣer(r) | صِر(ر) | ||||
عربی | ṣrʕ | صرع |