حرق (ریشه)

از قرآن پدیا

ریشه «حرق» (ḤRQ)؛ سوزاندن. این ریشه جمعا 9 بار در قرآن کریم آمده است.

معنای لغوی

حرق: سوزاندن. ثلاثى آن مثل باب افعال و تفعيل متعدّى است (اقرب). «فَأَصابَها إِعْصارٌ فِيهِ نارٌ فَاحْتَرَقَتْ‏» (بقره: 266)، به آن فشردگى كه در آن آتش بود رسيد، پس بسوخت‏.

ساخت‌های صرفی در قرآن

حَرَّقَ (فعل با تفعیل): 3 بار

اِحتَرَقَ (فعل با افتعال): 1 بار

حَریق (صفت فعیل): 5 بار

ریشه‌شناسی

زبان واژه آوانگاری معنا توضیحات ارجاع
فارسی بین‌المللی فارسی انگلیسی
آفروآسیایی باستان Orel,
سامی باستان
عبری חָרַק حارَق ḥāraq به هم ساییدن، دندان قروچه gnash or grind the teeth فقط در شعر Gesenius, 359
ḥārak حارَک کباب کردن To roast احتمال ارتباط با ریشه «حرک»: برانگیختن، حرکت دادن Zammit, 139
اوگاریتی ḥrk حرک سوزاندن، کباب کردن to burn, grill DelOlmo, 368
آرامی חָרַךְ حارَک کباب کردن، سرخ کردن To roast, parch Jastrow, 503
חֲרַךְ حرَک سوخته شدن، سیاه شدن To be burnt, blackened
سریانی ܚܪܟ حرک سوزاندن، سوختگی سطحی، بو دادن To burn, scorch, singe PayneSmith, 157
مندایی HRK 1 سوزاندن، سوختگی سطحی، بو دادن To burn, singe, char, scorch Macuch, 153
فنیقی Krahmalkov,
اکدی/آشوری Black,
حبشی Leslau,
سبائی Beeston,
عربی حرق به هم مالیدن دو چیز

سوزاندن

مشکور، 175

Zammit, 138-139

منابع

حرق (واژگان)

منابع ریشه شناسی